ساعت 25دقيقه بامداد نهم تيرماه سال 94زني در تماس با پليس شهرستان بيله سوار اعلام كرد كه فرد ناشناسي در حال شكستن در خانهاش است. او گفت جوان غريبه فرياد ميكشد و كمك ميخواهد اما چون هيچ مردي در خانه نيست او جرأت ندارد در را باز كند. دقايقي از اين تماس ميگذشت كه مأموران راهي محل حادثه شدند. جوان غريبه كه حدود 20سال داشت هنوز آنجا بود اما ديگر رمقي براي در زدن نداشت. او خون آلود بود و شواهد نشان ميداد آماج ضربات چاقو قرار گرفته است. شدت خونريزي اين جوان به حدي بود كه بيهوش شد و وقتي مأموران وي را به بيمارستان منتقل كردند ساعتي بعد جان باخت.
زني كه با پليس تماس گرفته بود مقتول را نميشناخت و شواهد حاكي از آن بود كه او بهاحتمال زياد در آن حوالي با فرد ديگري درگير شده و پس از مجروح شدن براي گرفتن كمك در خانه را زده بود. با اين حال يك روز بعد هويت وي مشخص و تحقيقات براي كشف پشت پرده اين جنايت آغاز شد. تحقيق از خانواده مقتول نشان ميداد او شب حادثه براي تماشاي مسابقات فوتبال به باشگاهي ورزشي رفته و بعد از خروج از باشگاه ديگر هيچكس او را نديده بود.
در اين ميان كارآگاهان آگاهي به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد پسر نوجواني به نام فريد شب حادثه با وي درگير شده و بهاحتمال زياد او عامل جنايت است. به همين دليل وي بازداشت شد و در همان مراحل مقدماتي به قتل اعتراف كرد. او گفت: آن شب من هم به باشگاه رفته بودم و در راه برگشت مقتول را ديدم. او حالش خوب نبود. ميگفت در پارس آباد عكس گرگ ديده و ميخواهد آن را روي كمرش خالكوبي كند.
ما مسيري را پياده طي كرديم. آنجا خلوت و تاريك بود تا اينكه او ناگهان چاقويي از جيبش بيرون آورد و به طرفم گرفت. فهميدم نقشه شومي در سر دارد. به او گفتم اول چاقو را بده بعد هر كاري كه خواستي انجام بده. چاقو را گرفتم اما او به طرفم حمله كرد. من هم چند ضربه چاقو به وي زدم و در تاريكي شب به طرف خانه خودمان فرار كردم. در خانه مان چاقو را شستم و ميخواستم بخوابم اما تا صبح خوابم نبرد. در ادامه تحقيقات، متهم صحنه جنايت را بازسازي كرد و در نهايت پروندهاش براي رسيدگي به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان آذربايجان شرقي فرستاده شد.
در دادگاه پدر و مادر مقتول بهعنوان اولياي دم براي متهم درخواست قصاص كردند. متهم نيز در دفاع از خودش اعلام كرد كه قصد ارتكاب قتل را نداشته و فقط از خودش دفاع كرده است. در اين شرايط قضات دادگاه وارد شور شدند و وي را به قصاص محكوم كردند. با وجود اين وكلاي مدافع متهم به اين رأي اعتراض كردند و پرونده روي ميز قضات شعبه 32ديوانعالي كشور قرار گرفت. قضات ديوان بعد از بررسي دقيق محتويات پرونده رأي دادگاه را نقض كردند.
به اين ترتيب متهم اين بار در شعبه اول دادگاه كيفري يك محاكمه شد. در اين جلسه كه بهدليل نوجوان بودن متهم مشاور ويژه اطفال نيز در دادگاه حضور داشت اولياي دم بار ديگر خواستهشان مبني بر قصاص متهم را مطرح كردند. سپس فريد در دفاع از خودش گفت: من قصدي براي قتل نداشتم و از خودم دفاع كردم.
چاقويي كه قتل با آن انجام شد متعلق به مقتول بود و من فقط ميخواستم او را از خودم دور كنم ولي او باز به سويم حمله كرد و نقشه شومي داشت. در ادامه عبدالصمد خرمشاهي، وكيل مدافع متهم نيز گفت: رفتار موكلم مصداق دفاع مشروع است و خواستار صدور حكم برائت هستم. در پايان اين جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند. هرچند هيأت قضايي موضوع دفاع مشروع را رد كردند اما با استناد به ماده 91قانون مجازات اسلامي و نظر به اينكه متهم هنگام وقوع قتل كمتر از 18سال داشته و در رشد و كمال عقل وي شبهه وجود دارد و او آن زمان ماهيت جرمي را كه مرتكب شده درك نميكرده وي را به پرداخت ديه و 5 سال نگهداري در كانون اصلاح و تربيت محكوم كردند.
نظر شما